سیستان و بلوچستان
استان سیستان و بلوچستان پهناورترین استان کشور در جنوب شرقی ایران واقع است. زاهدان مرکز این استان است که از طریق راهآهن با میرجاوه پاکستان ارتباط دارد و از سوی کرمان هم به راهآهن سراسری ایران متصل است این استان با حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت کمابیش به اندازه کشور سوریه بزرگی دارد و بیش از ۱۱ درصد وسعت ایران را دربرمیگیرد.
این استان از لحاظ طبقهبندی اقلیمی درناحیه اقلیمی بیابانی و خشک میباشد. استان سیستان و بلوچستان با داشتن موقعیت راهبردی بازرگانی و ترانزیتی و دارا بودن کشاورزی و باغبانی (به ویژه میوههای استوایی و گرمسیری) و همچنین جاذبههای فراوان تاریخی و طبیعی و نیز صنعت در حال رشد از توانایی و ظرفیت فوقالعادهای برای توسعه و آبادانی برخوردار است.
شکاف های قبیله ای، قومیتی و مذهبی، خشکسالی و مدیریت نامناسب آب، عدم انباشت سرمایه و قاچاق از جمله مهمترین عوامل محرومیت و بیکاری در استان هستند که در قالب شاخص های ضعیف توسعۀ استانی و مهاجرت گسترده از استان نمایان می گردد. سهم جمعیت استان از جمعیت کشور همواره سیر صعودی داشته است و نکته حائز اهمیت سیر صعودی جمعیت استان در مقایسه با کل کشور علی رغم نرخ بالای مهاجرت از استان است.
عدم مواجهه توسعه ای مناسب و سیاست گذاری و برنامه ریزی در رابطه با این مسائل طی سالیان گذشته باعث هم افزایی این عوامل شده و موجب بیکاری مزمن و فقر بین نسلی و در نتیجه ناامیدی در استان شده است.
مزیت های منطقه
مزیت های استان سیستان و بلوچستان با در نظرگرفتن شرایط و اوضاع اقلیمی و جغرافیایی در 3 بخش صنعت و معدن، کشاورزی و خدمات به شرح زیر می باشد:
- صنعت و معدن:
-
مزیت نسبی در وجود ظرفیت های معدنی و معادن منگنز، منیزیت، کرومیت، تراورتن، سنگ لاشه، گرانیت، پوزولان، آهک، مارن، مرمر و مس.
باتوجه به وجود ظرفیت های معدنی سنگ های تزئینی، امکان ایجاد واحد های برش سنگ و کارخانه های فرآوری محصولات معدنی امکان پذیر است. -
مزیت نسبی در فرآوری و صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی نظیر خرما.
این استان با ظرفیت بالای خرما، نیازمند واحد های مکمل جهت فرآوری و بسته بندی محصولات به جهت عرضه در بازار می باشد. -
مزیت نسبی در صنایع تبدیلی و بسته بندی جالیزات، مرکبات و موز.
واحد های بسته بندی و ارسال موز و مرکبات به اقصی نقاط کشور و کشورهای همسایه نیازی حقیقی می باشند. -
مزیت نسبی در صنایع تبدیلی شیر و فرآورده های لبنی.
ایجاد واحد های فرآوری لبنی محلی باعث ایجاد بازار جدید در کشور های همسایه و بازار داخلی می شود. -
مزیت نسبی در ایجاد صنایع نفت و گاز و پتروشیمی.
-
مزیت نسبی در ایجاد واحد های فرآوری محصولات معدنی.
-
مزیت نسبی در تولید شناور و کشتی های سبک و لنج های فایبر گلاس و پیشرفته.
امکان ساخت کشتی و قایق های خصوصی و صیادی از تجارت های بسیار سودآور با امکان ایجاد بازار داخلی و عرضه در بازار خارجی می باشد. -
مزیت در ایجاد واحد های صنایع آب و برق.
وجود نیروگاه های برقی، مجاورت خلیج فارس و دریای عمان و تابش مستقیم نور آفتاب امکان فعالیت های وابسته به انرژی های نوری را فراهم آورده است.
- کشاورزی:
-
مزیت نسبی در تولید محصولات باغی به ترتیب شامل خرما، پسته و موز.
آب و هوای گرم استوایی امکان تولید محصولات استوایی را منحصر به این استان در کشور نموده است که همواره بازار داخلی نیازمند آن می باشد. -
مزیت نسبی در دامداری و دامپروری.
ایجاد واحد های پیشرفته پرورش دام های سبک، شتر، شترمرغ و ... پیشنهادی ویژه برای مناطق گرم و خشک است. -
مزیت نسبی در آبزی پروری و شیلات (ماهی و میگو).
مجاورت این استان با دریای عمان، امکان پرورش آبزیان به روش نگه داری در قفس را ممکن ساخته است. -
مزیت در توسعه و کشت گلخانه ای.
امروزه کشاورزی در مناطق گوناگون آب و هوایی به صورت صنعتی و علمی در حال گسترش است تا گونه های بهتر را در شرایطی مطلوب تر پرورش داد. فضای گلخانه فضایی مناسب برای تولید طیف وسیعی از محصولات کشاورزی در محیطی قابل کنترل و برنامه ریزی است.
- خدمات:
- مزیت نسبی در وجود جاذبه های طبیعی گردشگری و خدمات هتلداری و ایجاد مجتمع های توریستی وتفریحی.
مناطق کویری، ساحل دریای عمان و بندر چابهار و ... امکان جذب توریست داخلی و ارائه خدمات به آنها را امکان پذیر ساخته است. - وجود پتانسیل و مزیت نسبی در ارائه خدمات مرزی و بازرگانی با کشور پاکستان و افغانستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس و دریای عمان.
به دلیل همجواری با مرز دو کشور همسایه، داشتن بندر نزدیک به آب های بین المللی و ... امکان ارائه خدمات به تاجران و بازرگانان، وابستگان صنعت تجارت و حمل و نقل و ... را ممکن ساخته است. - مزیت نسبی در قرار گرفتن استان در کریدر شمال به جنوب در شرق کشور و همچنین مزیت مهم ترانزیتی و تجاری استان .
اولویت سرمایه گذاری صنعتی در بخش صنایع کوچک تبدیلی در استان
-
قطعه بندی، انجماد و بسته بندی گوشت قرمز و مرغ
-
بسته بندی تخم مرغ
-
تولید فرآورده های نوین شیلاتی و عمل آوری و فرآوری آبزیان
-
فرآوری ماهیان غیر ماکول
-
درجه بندی و بسته بندی سبزی، صیفی و محصولات گلخانه ای
-
احداث سردخانه کنترل اتمسفریک C.A و زیر صفر
-
تولید و بسته بندی عرقیات و گیاهان دارویی
-
درجه بندی ، بسته بندی و فرآوری خرما
-
بسته بندی، رنگ آوری و فرآوری موز
-
تولید کمپوست از ضایعات موز
-
تولید و بسته بندی کشک و آچار محلی
-
در خصوص کود زیستی (بیولوژیک) استعلام و هماهنگی با دفتر امور صنایع کشاورزی ضروری می باشد.
-
در خصوص کود های آلی (بجز ورمی کمپوست) بر اساس نیاز استان و با در نظر گرفتن واحدهای در دست احداث و میزان مواد اولیه در استان جزء اولویت ها است.
-
طرح های صنایع تبدیلی در مناطق ویژه اقتصادی با تاکید بر صادرات (در صورت فعال بودن منطقه ویژه)
-
طرح های صنایع تبدیلی در شهرستان هایی که بیش از 60% پیشرفت فیزیکی دارند.
-
توسعه و تکمیل زنجیره های تولید صنعت طیور با هماهنگی کارگروه زنجیره مذکور
چکیده اطلاعات بخش های اقتصادی استان سیستان و بلوچستان:
روند و سهم بخشهای مختلف اقتصادی استان سیستان و بلوچستان از نظر اشتغال به تفکیک هر بخش مطابق با آخرین آمار و اطلاعات سال 1393 به شرح زیر می باشد:
اشتغال بخش خدمات و بازرگانی: 47 درصد
اشتغال بخش کشاورزی استان: 22 درصد
اشتغال بخش صنعت استان: 31 درصد
در بخش کشاورزی، استان به دلیل خشکسالی های پی درپی و همچنین کمبود و بهره برداری نامناسب از منابع آب به خصوص درسیستان و کاهش حق آبه هیرمند، و نیز رواج خرده مالکی و عدم استفاده از فناوری های مناسب، سهم اشتغال در بخش کشاورزی استان از56 درصد در سال 55 به کمتر از 22 درصد در سال 93 رسیده است و این کاهش هر ساله ادامه دارد. استان از لحاظ تولید میوه های گرمسیری و هندوانه رتبه نخست، از لحاظ تولید خرما رتبه دوم، از لحاظ تولید محصولات جالیزی و تولید نباتات علوفه ای رتبه چهارم و از نظر تولید پیاز رتبه هفتم را داراست. در حال حاضر از مهمترین مشکلات و تنگناهای بخش کشاوری استان کمبود بارندگی، خشکسالی های متوالی، فقر منابع آب و خاک، پایین بودن سطح سواد و بالا بودن سن کشاورزان و دامداران استان، ضعف زیر ساخت ها به ویژه در بخش تاسیسات ذخیره محصولات، مشکل بازاریابی و فروش به ویژه در محصولات دارای مزیت نسبی استان، کمبود تاسیسات مهار و ذخیره سازی آب در سطح استان، بهره برداری سنتی و نادرست از تاسیسات آبی، کمبود منابع مالی و عدم مشارکت بخش خصوصی در اجرای پروژه ها، وابسته بودن منطقه سیستان به آب رودخانه هیرمند که منشا این رودخانه خارج ازکشور(افغانستان) قرار گرفته، بهره مندی اندک روستاییان از ماشین آلات کشاورزی مدرن، عدم وجود بیمه تولیدات بخش کشاورزی و کم صرفه بودن اقتصاد کشاورزی استان در مقایسه با فعالیت های غیر کشاورزی است. شرایط اقلیمی نامناسب، فقر منابع آبی به ویژه در کانون های جمعیتی و کمبود نیروی انسانی ماهر و کمبود زیربناها از جمله مهمترین محدودیت هایی هستند که در راه توسعه صنعتی استان پدیدار شده اند.
این استان از لحاظ منابع زیرزمینی بسیار غنی می باشد با این حال بطور کلی تاکنون در این منطقه فعالیت چشمگیری در باب معادن وجود نداشته است. بر اساس شرایط جغرافیایی استان و مرز گسترده با کشورهای افغانستان و پاکستان، کمی نزولات جوی و در نتیجه کاهش تولیدات کشاورزی، توسعه خدمات در منطقه قابل توجیه است. در حال حاضر عمده فعالیت های واقعی بخش اقتصادی و محرک استان، بخش بازرگانی و تجارت است که به دلیل آنکه عمده این فعالیت ها بصورت غیر رسمی (قاچاق) انجام می گردد، در زمره اشتغال رسمی به شمار نمی رود. در مقایسه با بخش های تولیدی استان، بخش خدمات، عموماً رشد داشته است و در این میان رشد زیربخش خدمات بازرگانی، بسیار چشمگیر بوده است. در بخش خدمات سه زیربخش شامل عمده فروشی، خرده فروشی، حمل و نقل و ارتباطات و خدمات مالی، ملکی و بیمه که در مجموع تشکیل دهنده زیربخش بازرگانی می باشند، بیشترین رشد را از لحاظ سهم از کل شاغلان بخش خدمات داشته اند.
شناسایی و تحلیل سیستم های اقتصادی و اجتماعی استان سیستان و بلوچستان:
1. منطقه شمالی استان/ سیستان:
این سیستم کسب وکاری استان شامل سیستان (هامون، هیرمند، زابل، زهک و نیمروز) بوده و برمحوریت کشاورزی بنا شده است. کشت انگور یاقوتی و سایر انواع انگور، خربزه، هندوانه و گندم در میان محصولات کشاورزی محوریت دارند و علاوه بر این سرمایه گذاری قابل توجهی نیز در زمینه کشت میگو و استخرهای پرورش سایر آبزیان آب شیرین صورت گرفته که در حال بهره برداری می باشند. همچنین در این منطقه، پرورش طیور و دام نیمه صنعتی و صنعتی رونق یافته است.
نکتۀ اصلی و محوری حائز اهمیت در این استان وابستگی مشاغل و مجموعه سیستم کسب و کاری به وضعیت آب و مدیریت آب رود هیرمند و مسائل ناشی از کاهش حق آبه، کاهش امکان کشاورزی و از بین رفتن مشاغل مربوط به آن، رشد بیابان و مهاجرت از منطقه بخصوص در روستاهای منطقه می باشد.
2. مناطق مرکزی استان سیستان و بلوچستان:
این سیستم کسب و کاری شامل شهرهای میرجاوه و زاهدان است که دارای مرکزیت اداری و خدماتی در استان هستند و مؤسسات علمی- آموزشی و نیروهای تحصیل کرده نیز در این ناحیه تمرکز یافته اند. از طرفی عمده تمرکز خدمات، بازرگانی و کسب کار استان را نیز به خود اختصاص داده است.
نیمی از صنایع استان نیز در این ناحیه استقرار یافته است؛ البته با این همه نمی توان این بخش را صنعتی خطاب کرد چرا که تنها اشتغال اندکی را در درون سیستم کسب وکاری در بر می گیرد. حوزه خدمات کسب وکار و بازرگانی بخش عمدة نیروی انسانی این منطقه را دراختیار دارند. شوری آب، کاهش سطح آبهای زیرزمینی و عدم بهره برداری از ظرفیت بالقوه ترانزیتی و معدنی منطقه (ناشی از نبود راه آسفالته مناسب برای ترانزیت، عدم مدیریت صحیح مبادی گمرکی جهت تسهیل مبادلات، خام فروشی مواد معدنی و نبود صنایع مکمل برای بهره برداری از معادن) از جمله مهم ترین چالش های این منطقه از استان است.
3. منطقه ساحلی بلوچستان:
این سیستم کسب وکاری شامل شهرستانهای چابهار و کنارک که فعالیت اقتصادی غالب آن صید و پرورش میگو، ماهی تن، انواع ماهی و سایر محصولات مستخرج از دریا، است.علاوه بر این، در این منطقه در کنار کارخانه کشتی-سازی، اسکله های شهید بهشتی و شهید کلانتری قرار گرفته است که قابلیت پهلوگرفتن کشتی های اقیانوس پیما را دارند و بازارچه های تجاری در شهرستانهای چابهار و کنارک را در خود جای داده است.
رشته های در اولویت توسعه اشتغال در استان سیستان و بلوچستان:
-
خدمات بازرگانی و توزیع و پخش کالا و انبار داری
-
حمل و نقل و ترانزیت و خدمات مرتبط
-
پرورش شیلات و تولید و فرآوری آبزیان (ماهی، میگو و ...)
-
تولید خرما، میوه های گرمسیری
-
تولید صنایع دستی
-
رشته تولید پوشاک
-
صنایع دریایی و فراساحل (ساخت کشتی و انواع شناور و ارائه خدمات دریایی به شناورها و ...)
-
رشته های مرتبط با صنعت گاز (لوله کشی درون شهری، جایگاه های cng)